فرهنگ انتشار محتوا در شبكههاي اجتماعي (2)
مسائل اخلاقي انتشار محتوا در محيطهاي كسب و كار
در اين آگاهيرساني قصد داريم در ادامه مطالب مطرح شده در مورد اصول كلي رعايت اخلاق در هنگام فعاليت در شبكه هاي اجتماعي در آگاهيرساني شماره ۱ از سري «فرهنگ انتشار محتوا در شبكههاي اجتماعي»، بهطور مشخصتر به بيان مسائل و چالشهاي اخلاقي حوزههاي مرتبط با كاركنان و مديران كسبوكارها در هنگام فعاليت در شبكههاي اجتماعي بپردازيم. زماني كه يك كارمند بهطور غيرمسئولانه در شبكه اجتماعي سازمان و يا شبكههاي اجتماعي عمومي فعاليت كند و به توليد محتوا پردازد، پتانسيل به خطر انداختن منافع سازمان و ساير كارمندان وجود خواهد داشت. اين امر مخصوصا هنگامي كه فعاليتهاي كارمند، تعهد شركت به مسائل اخلاقي را زير سوال برده و موجب به خطر افتادن اعتماد عمومي به صداقت سازمان شود، اهميت بيشتري دارد .
براي مثال ميتوان مورد شركت نستله (Nestle) را مطرح نمود. در مارس 2011 يك كارمند شركت كه مسئول مديريت محتواي صفحه هواداران شركت در يك شبكه اجتماعي بود، نظرات توهينآميزي در پاسخ به نكات منفي گفتهشده توسط بعضي از مشتريان شركت انتشار داد. اين رفتار اصول اخلاقي شركت و تعهد آنها به « اجتناب از هر عمل مخرب و تهديدرسان به شركت و شهرت و اعتبار آن» را زير سوال برد و موجب واكنشهاي شديد از سوي مشتريان گرديد. مسالهاي كه به تهديد به تحريم شركت از سوي مشتريان و درخواستهاي متعدد ايشان مبني بر برخورد با خاطي انجاميد .
از سوي ديگر، ممكن است كاركنان نظرات منفي در مورد شركت محل كار خود را در صفحات اجتماعي شخصي انتشار دهند. اين مساله براي شركتها و سازمانها از منظر كنترل دشوارتر خواهد بود. در يك بررسي جامع مشخص شده است كه حدود يكسوم از كارفرمايان مورد بررسي سياستهاي ويژه و گروههاي تخصصي مشخصي براي در نظر گرفتن فعاليتهاي نامناسب و اشاعه نظرات نادرست و غيراخلاقي در مورد شركت توسط كاركنان خود اتخاذ كرده و به كار گرفتهاند .
مسائل اخلاقي مرتبط با فعاليتهاي بازاريابي و تبليغات
دامنه وسيع و سرعت رشد شبكههاي اجتماعي، آنها را به ابزار مؤثري جهت استفاده توسط شركتها و سازمانها در زمينههاي بازاريابي و تبليغ محصولات و خدمات كرده است. در هر شكلي از بازاريابي، سازمانها موظف به مسئوليتپذيري در امور تبليغ و ارائه اطلاعات درست و منطبق بر واقعيت هستند. ذات و طبيعت تعاملي شبكههاي اجتماعي امكان تعامل بيشتر و مستقيمتر با مشتريان را به سازمانها نسبت به ديگر ابزارها ميدهد كه طبيعتا چالشهاي اخلاقي جديدتري را پيش ميآورد .
ايجاد صفحات و پروفايل در شبكههاي اجتماعي براي سازمانها به جهت تبليغ كالا و خدمات تقريبا فراگير شده است. براي اجتناب از فريب مشتريان، كاركنان ميبايست در هنگام تبليغ و يا نوشتن مطلب در مورد محصولات تأكيد كنند كه بهعنوان نماينده شركت در حال فعاليت هستند. دادن اطلاعات غلط و نادرست در مورد كيفيت محصولات و خدمات در شبكههاي اجتماعي و سواستفاده از اعتماد مشتريان براي فروش بيشتر با استفاده از اين ابزار مسئلهاي است كه هم از سوي سازمانها و هم ارگانهاي نظارتي ميبايست لحاظ و از آن اجتناب شود .
شركتها و سازمانها هميشه بايد توجه داشته باشند كه بايستي به صورت مداوم بر فعاليتهاي نمايندگان تبليغاتي شركت در شبكههاي اجتماعي نظارت داشته باشند، چرا كه ممكن است اعتبار شركت توسط اين كاركنان به عنوان نمايندگان قانوني شركت در شبكههاي اجتماعي، با تهديد مواجه شود. براي مثال اگر يك كارمند در زمان فعاليت به عنوان نماينده شركت از اين ابزار در راستاي اهداف خود سواستفاده كند و فعاليتهاي مغاير با اخلاق انجام دهد ميتواند شهرت و اعتبار شركت را خدشهدار نمايد .
مسائل اخلاقي مرتبط با يافتن نيروهاي كاري
در سال 2011 بر اساس اطلاعات حاصل از پرسشنامهاي كه از 800 نيروياب و متخصص منابع انساني جمعآوري شد، مشخص شد كه 64% از آنها از شبكههاي اجتماعي براي جستوجو و ارزيابي نيروهاي موردنظر خود استفاده كردهاند، اين در حالي است كه رشد شبكههاي اجتماعي مختص كاريابي و فعاليت حرفهاي از آن زمان خود رشد چشمگيري داشتهاند. اين امر چالشهاي اخلاقي متعددي براي كارفرمايان در مورد حفظ و احترام به حريم خصوصي افراد و كاركنان به وجود مي آورد. سوال اخلاقي مهم در اين حوزه اين است كه آيا اساسا قضاوتكردن و تصميمگيري در مورد توانايي و صلاحيت افراد براي احراز پست از طريق اطلاعات شخصي جمعآوريشده از شبكههاي اجتماعي و صفحات آنها كار عادلانه و اخلاقي است؟ در برخي موارد، اين اطلاعات ممكن است در مورد رخدادهاي گذشته زندگي شخصي افراد باشد كه ميتواند موجب قضاوت نادرست و بر مبناي گذشته افراد باشد. در اين مورد پيشنهاد ميشود افراد سعي به حذف اطلاعات وقايع گذشته خود از صفحات اجتماعي كه ميتواند كار و زندگي فعلي آنها را تحت شعاع قرار دهد، نمايند .
در صورتي كه شركتها و سازمانها ميخواهند از شبكههاي اجتماعي به منظور نيرويابي استفاده كنند، قبل از هر چيز لازم است يك سياست مشخص و شفاف جهت اجتناب از بروز مسائل غيراخلاقي و خلاف موازين راستي و صداقت تبيين كنند و كارمندان نيروياب خود را ملزم به رعايت آن نمايند. همچنين چه بهتر است اگر اين سياستها را از طريق پرتال يا شبكههاي اجتماعي در اختيار عموم قرار دهند .
وظيفه دقت و محافظت
شبكه اجتماعي مرزهاي ميان زندگي شخصي و حرفهاي را ناواضح ميكند. تيرهشدن مرز ميان زندگي كاري و شخصي ميتواند وظيفه سازمانها براي مراقبت و نظارت بر كاركنان را دشوار كند. براي مثال نظارت بر مواردي نظير پرخاشگري مجازي كاركان به يكديگر در شبكههاي اجتماعي سخت خواهد بود (عليالخصوص هنگامي كه كاركنان از حسابهاي كاربري ساختگي استفاده كنند). در حال حاضر مسائل اينچنيني در محيط كار و ارائه نظرات مخرب، تبعيضآميز و توهينآميز كاركنان درباره يكديگر مسالهاي رايج در محيطهاي كاري و نيازمند توجه سازمانها است. چالش اصلي سازمانها در اين حوزه تعيين سياستهاي صريح و شفافي براي كنترل استفاده كاركنان از شبكههاي اجتماعي بدون متشنجكردن فضاي كاري و مهمتر از آن بدون تحت تاثير قراردادن آزاديهاي بيان عقيده و نظرات سازنده و انتقادي است .
شركتهايي كه از چنين رويكردهاي كنترلي استفاده ميكنند، حتما بايستي با برقراري ارتباط مناسب با كاركنان و اطلاعرسانيهاي كافي ضرورت اتخاذ چنين سياستهايي را براي ايشان توضيح دهند. وجود راهنماهاي شفاف و روشن براي كمك به قاعدهمندي نظارت و تنظيم حدود براي اجتناب از سو استفادههاي بالقوه ضروري است .
ايجاد سياستهاي استفاده از شبكههاي اجتماعي در سازمان
براي مقابله با چالشهايي كه شبكههاي اجتماعي ميتوانند ايجاد كنند، شركتها و سازمانها نياز دارند كه ارزيابي كاملي از تحديدهاي ممكن داشته باشند و در مورد چالشهاي ايجادشده توسط شبكههاي اجتماعي پيش از استفاده از آن آگاهي كامل پيدا كنند. پس از شناسايي تحديدها بايستي سياستهاي استفاده از شبكههاي اجتماعي و انتشار محتوا در آن براي شركت يا سازمان تدوين شود .
از طريق سياست استفاده از شبكه اجتماعي كه در آگاهيرسانيهاي سري «امنيت كسبوكارها در شبكههاي اجتماعي» به طور مفصل به آنها پرداخته شد، شركت¬ها و سازمان ها ميتوانند توصيهها و الزاماتي براي كاركنان در مورد چگونگي فعاليت و انتشار محتوا در شبكههاي اجتماعي و مواجهه با چالشهاي اخلاقي مربوط به آن وضع كنند. اين سياستها تببينكننده چارچوبهاي اخلاقي فعاليتهاي كاركنان در شبكههاي اجتماعي هستند؛ چه فعاليتهايي كه از طرف شركت و به نمايندگي از آن توسط كاركنان انجام ميشود و چه فعاليتهاي شخصي كاركنان كه در مورد اخير شامل مواردي همچون پرخاشگري و آزار و عدم رعايت حريم خصوصي ديگر كاركنان و غيره ميشود. به عنوان مثال در چارچوب سياسي يك سازمان مربوط به رعايت اخلاق شبكههاي اجتماعي كاركنان آمده است: «مسئوليت اخلاقي شما در قبال شركت تنها منوط به زمانهاي حضور فيزيكي در شركت نيست . »
توجه شود سياستهاي استفاده از شبكههاي اجتماعي، بايستي با راهبردهاي سازمان در حوزههاي مختلف كسبوكار اعم از ارتباطات داخلي و خارجي، منابع انساني، تجارت، اخلاق و غيره همراستا باشد . همچنين به دليل تغييرات سريع و توسعه روزافزون شبكههاي اجتماعي، اين سياستها بيش از ساير سياستهاي سازمان به بازنگري، تغيير و توسعه نيازمندند. يك سياست استفاده از شبكههاي اجتماعي در يك سازمان هنگامي موثر خواهد بود كه از طريق ارتباط ميان كاركنان و كارفرما توسعه يابد. اين مساله تضمين ميكند كه رهنمودها و سياستها، عادلانه و موردپذيرش طرفين باشد .
يكي از موارد ديگري كه در تدوين سياستهاي استفاده از شبكههاي اجتماعي اهميت دارد، مديريت انتظارات مشتريان و ساير ذينفعان شركتها در تعاملاتشان با پروفايل شركت در شبكه اجتماعي است. اين امر ميتواند از طريق صفحه «شرايط استفاده» با بيان نكاتي مانند زمانهايي كه صفحه تحت نظارت است و يا شرايط حذف نظرات و عبارات توهينآميز و منفي و غيره و همچنين تاكيد بر اين نكته كه نظرات بيانشده ارزيابي شده و پس از تاييد نشر داده ميشود و مثالهايي از قبيل انجام گيرد